دیر زمانی است
خواب به سراغم نمی آید
من هم
به سراغش نمی روم
شاید دریا
در بالای ذهن من هم بسته شده باشد
خواب به سراغم نمی آید
من هم
به سراغش نمی روم
شاید دریا
در بالای ذهن من هم بسته شده باشد
posted by Aluvian at
12:05 AM
About
And you and I climb, crossing the shapes of the morning. And you and I reach over the sun for the river. And you and I climb, clearer, towards the movement. And you and I called over valleys of endless seas.
Previous
- به من بگوکلماتی را که می خواهی بشنویگاهیآنها کلمات...
- Syd Barret (1946 - 2006)I've got a bikeYou can rid...
- وقت ندارماصلا وقت ندارمدیروز اشتراوس زنگ زدگفت که ...
- تل می ذاری؟تل قرمز باید بهت بیادقبل خواب باید موها...
- اینجاامونگاه می کنمبه آنجاپنجره ای بازدرختی تنهاوخ...
- هر جا که رفتم سراغم آمدیو بی شک فراموش کردیکه من خ...
- کجا را نگاه می کنید؟خیابون اون طرف ترهبیابون این ط...
- تنها صداصدای تو بودکه در جنگل می پیچیدو خواب حیوان...
- دستهای تاول زدهبدن عرق کردهپاهای بی جانصدای مبهم آ...
- عکسمدر قاب جا نگرفتقاب را کوچک کردمعکس را بزرگاین ...
2 Comments:
مثل من!... گفتم بعد از مدتي بيام وبلاگ آقا امير رو ببينم، كلي سرحالم آورد.:)
By
Anonymous, at 4:32 AM
ghasde update nadari bache?!:D
[fek konnnnn! alan hatta toam mitouni be 85ia begi bache:D che hesse khoshmazzei!:D]
By
niyoosha, at 4:12 PM
Post a Comment
<< Home